دل نوشت

نوشته های سعید قاسمی

دل نوشت

نوشته های سعید قاسمی

دریا،عاشقانه ای که ناگهان می آید




خورشید در موهایش طلوع میکند
دختر میخندد
دختر میخندد
دریا آغوش باز میکند
و دختر که پای برهنه ماسه ها را
رج به رج
کوک میزند
به دریا میرسد
دریا شاعر میشود
موج موجِ شعر
پستانهای کوچک دختر را
کنار قافیه های عشق
ردیف میکند
موج، شعر میخواند
شعر، موج میزند
لابه لای موهای دختر
و عطری که هیچکس نمیداند از کجاست
و شعری که تنها آغوش میخواند
آغوش میخواند
آغوش میخواند



سعید قاسمی