رودی که شده دوباره دلتنگِ تنت
در آبی خود گرفته از رنگ تنت
لطفی کن و یک قدم به ساحل بگذار
تا آب نوایی زَنَد از چنگ تنت
عکس:جیم وارن
شعر:سعید قاسمی
در دفتر شعر من تو می مانی و غم
هر لحظه به یاد تو پریشانی و غم
باید که غزل شد در این دلتنگی
ای شعر چه گویم که تو درمانی و غم
"سعید قاسمی"
دردیم که با دست پدر ساخته شد
ارابه ی بد بختی ما تاخته شد
رودیم که در خشکی خود غرق شده
سنگی که به بالای سر انداخته شد
عکس:انقلاب سال 1357 ایران
شعر:سعید قاسمی
باران زده بر حوض پر از ماهی ما
خوش بو شده دیوار گل و کاهی ما
صد حیف که رفتند همه از این خانه
بسیار شد افسوس هر از گاهی ما
عکس: . . .
شعر:سعید قاسمی