کمی صبر کنید
میخواهم داستان رفتنم را بگویم
میخواهم باز عاشق شوم
ایستگاه آخر مرا میشناسد
آنجا ساعتی هست که هر شب دوازده بار صدایم میزند
و
پیر مردی که آن را کوک میکند
داستان رفتنش را شنیده ام
اما دیگر عاشق نیست
سعید قاسمی
من که هیچ
ساعت هم خسته شد
از بس که نیامدی