باد می وزد
خوشه های گندم
تلالو طلایی خورشیدسر تعظیم فرود آورده
گیسوانت را
رها کنرها کن
رها کن
ترانه های تنت را غزل های گمشده ی افکارت
و
چند بیتی از نگاه معصومانه ات را
لاله های وحشی اگر چه مشکی در آن نیست
زیبایی ات را پنهان نکنتو آغاز فصل سبز زندگی هستی.
سعید قاسمی
چه عسکایی ام گذاشتین
همین که هستی
همین که لابلای کلماتم
نَفَس می کشی
راه می روی
در آغوشم می گیری
همین که پناه ِ واژه هایم شده ای
همین که سایه ات هست
همین که کلماتم از بی "تو"یی
یتیم نشده اند
کافیست برای یک عمر آرامش؛
باش
حتی همین قدر دور
حتی همین قدر دست نیافتنی...
به دلم نشست...
سلام ممنون از حضور سبزت
بسیاد عالی بود
منتظر حظوز دوبارتون هستم
روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود.
علت ناراحتی اش را پرسید. شخص پاسخ داد :
در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم.
جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.
سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟
مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.
سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده و از درد به خود می پیچد.
آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟
مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم. آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.
سقراط پرسید: به جای دلخوری چه احساسی می یافتی و چه می کردی؟
مرد جواب داد : احساس دلسوزی و شفقت و سعی می کردم طبیب یا دارویی به او برسانم.
سقراط گفت : همه این کارها را به خاطر آن می کردی که او را بیمار می دانستی.
آیا انسان تنها جسمش بیمار می شود ؟
و آیا کسی که رفتارش نا درست است، روانش بیمار نیست ؟
اگر کسی فکر و روانش سالم باشد هرگز رفتار بدی از او دیده نمی شود؟
بیماری فکری و روان نامش “غفلت” است. و باید به جای دلخوری و رنجش نسبت به کسی که بدی می کند و غافل است دل سوزاند و کمک کرد و به او طبیب روح و داروی جان رساند.
پس از دست هیچ کس دلخور مشو و کینه به دل مگیر و آرامش خود را هرگز از دست مده.
بدان که هر وقت کسی بدی می کند در آن لحظه بیمار است.
سلام.................... با درودی به خانه می آیی و با بدرودی خانه را ترک می گویی ای سازنده! لحظه ی ِ عمر ِ من به جز فاصله یِ میان این درود و بدرود نیست: این آن لحظه ی ِ واقعی ست که لحظه ی ِ دیگر را انتظار می کشد. شــاملو
ممنون دوست عزیز
زندگی حکمت اوست
زندگی دفتری از خاطره هاست
چند برگی را تو ورق خواهی زد
ما بقی را قسمت........
سلام...زیبا بود...به منم سر بزنید... با شعر هام منتظرتونم
قلمت سبز
ممنون محمد جان
باران یعنی :
نقطه چین .......... تا خدا
صدای باران زیباترین ترانه خداست
که طنینش زندگی را برای ما تکرار می کند؛
نکند فقط به گل آلودگی کفشهایمان بیندیشیم!؟
ممنون که بهم سر زدی
مرسی از حضورت دوست عزیز
سلام سلامی چوی بوی خوش آشنایی
سلام مرا از اعماق قلبم پذیرا باش
ممنون عزیز از حضور سبزو همیشگی ات
مرسی دوست عزیز درباره مادر هرچی بنویسی کم نوشتی
ممنون از حضور سبزت
کنار خاطرو یادت هم که مینشینم
گرم میشوم از بودنت
غرق میشوم در اشک شوق حضورت
مثال پروانه ای به دور چشمان سیاهت
دیوانه وار میگردم
سلام به وبلاگ منم سر بزنی ممنون میشم
من به آغاز فصل سرد نزدیکم...
راز زندگی آرام این است : امروز در کنار خدا گام بردار و فردا را به او بسپار ! تنها چیزی که از فردا میدانم این است که خدا قبل از خورشید بیدار است از او میخواهم که قبل از همه در کنار تو باشد و راه را برایت هموار کند !
مرسی سلام دوست عزیز .به ادرس جدیدم سربزن .ممنونم
موهای سپیدم زیاد شده
این روزها به چشم میاد
دیروز کودکی درخیابان ازمن پرسید
پیر شده اید یا ارثی است
انگار پیر شده ام
کسی غمم را ندیده جزتو که این روزها درمن لبریزی
ومن موهای سپیدم را دوست دارم بسیار
پیر شده ام انگار
زیاد ...
ممنون از دعوتتان به خواندن اشعار زیبا...
زیبا بود...آغاز فصل سبز زندگی....
امیدوارم همیشه موفق باشید
باد میوَزَد..
بدون شک ،
جایی ،
عاشقی، الآن دارد گیسوان معشوقه اش را میسراید..
"فـاطـمـه پـشـتـوار"
بسیار زیبا
ممنون از حضور شما خانم پشتوار
راستی خدا،
دلم هوای دیروز را کرده !
هوای روزهای کودکی را...
دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم،
آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد...!
دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم،
الفبای زندگی را،
میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند...!
دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان
هر چه میخواهید بکشید،
این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو !
دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم
آن را نچینم...!
دلم میخواهد …
می شود باز هم کودک شد؟؟
راستی خدا !
دلم فردا هوای امروز را می کند...!!!
دوستای عزیز ممنون از حضور سبزتون
با مهر. . .
ممنون که بهم سرزدید بازهم منتظر حضور سبزتان هستم
خیلی زیبا بود...
سلام ممنون از دعوتتون
واقعا عالیییه
سلام وبلاگ زیبایی دارید پست هاهم عالی هستند
تونستی به من هم سر بزن ممنون
سلام.از تک تک مطالبت لذت بردم.واقعا آفرین داری!!!
گـــــاهی نـــــه گریـــــه آرامت می کنــــد
و نـــــــــــه خنــــــــده
نــــــــه فریـــــــــاد آرامــت می کنــــــــد
و نـــــــه سکــــــــوت
آنجـــــاست کـــــه بـــا چشمانی خیس
رو بـــه آسمـــــان می کنی و می گویی
خدایــــــا
تنهـــــا تــــو را دارم
تنهـــــــایم مگـــــــذار...
این عکسی که گداشتی پشتش یه دنیا حرفه نگاه دختر نقاشی شده توش هم درد هست هم معصومیت ...حتی التماس برای خوشبختی هم دیده میشه ..
دروغ نگم من شعرو نخوندم
امروز هم با بی تو بودن گذشت؛ اما خوشحالم، یادت هنوز با من است...
ممنون که بهم سر زدی
ممنون بسیار زیبا بود ودلگرم کننده
موفق و پیروز باشید
دلنوشته زیبایی بود
ممنون
سلام مرسی از دعوتتون.
شعراتون فوقالعادست.
خیلی زیبا بود.
واقعا هم بهار آغاز فصل سبز زندگیست...
بسیار زیبا
بر دل نشست
ممنون محسن جان
بهتـــرین
اتفـــاق زنــدگــی مـــــــــن
هستــــی
حتــــــی
اگـــــــر نیفتــــــــی…
سلام...
شعرتون آب یخ بود رو این احوال داغ و داغون الانم...
موفق باشید :)
ممنون
سلام
بسیار زیبا
ممنون
سلام
وبلاگ قشنگی داری
مرسی از اینکه به من سر زدی
سلام ممنون ازاینکه سرزدی جالبه موفق باشی شرمنده دیر جواب دادم
مرسیییییی سعید خودم
ممنون سیاوش جان
یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق٬سلامی
بدهم
و به انگشت نخی خواهم بست
تا٬فراموش٬ نگردد فردا
زندگی شیرین است٬ زندگی باید
کرد
گرچه دیر است ولی٬
کاسه ای آب به پشت سر لبخند
بریزم٬شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم٬در دل
لحظه را دریابم
من به بازار محبت بزوم فردا صبح
مهربانی خودم٬ عرضه کنم
یک بغل عشق از آنجا بخرم
.............................
سلام
سال نو مبارک
قالب نو مبارک
ممنون از لطفت عزیز
ممنون عاطفه جان
امیدوارم سال خوبی داشته باشی
سلام خوبی ؟
خیلی زیبا بود مرسی
ممنون از حضورت
شبهای من اینجوری صبح میشه
با اشک و لبخند و درودیوار
با افتخار لینک شدی سعید جان
Salaaam
Mercccc az davatet
kheyliii sheere qashangi gozashtiii
Sale notam mobarak0:)
سلام
3یبار واژه رها کن رو اوردی یکیش مال قسمت بلاس یکی هم پایین: به نظر بنده رها کن وسط یا دومی واژه اضافی هست شعر خسته میکنه ولی بازم قشنگ بود از جان شاعر برخواسته بود مرسی
هرانچه از دل برایید لاجرم بردل نشیند
اصلاح شود
جواد جان اصلاح شد.
ممنون
سلام ممنون که سر زدی و خبر دادی پستت عالی بود
ممنون